ترانه خون ارغوانها به یاد شهیدان سرفراز قیام سراسری
خون ارغوان‌ها، نام یکی از سرودهای انقلابی ایران است که که در دوران انقلاب ۵۷ در آلبومی بنام «شراره‌های آفتاب» توسط سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران منتشر و از معروفیت فراوانی برخوردار شد.متن این ترانه توسط سعید سلطانپور سروده شده و با صدای داوود شراره‌ها خوانده شده‌است.موسیقی این ترانه را مهرداد برآن ساخته و تنظیم کرده‌است.
صدای خواننده را گروه کر دانشجویان ایرانی واشینگتن همراهی می‌کند. اکنون با گسترش دوباره قیام خلق که بر آن است که بساط طلم و استبداد دینی را برای همیشه از ایران محو سازد، ترانه خون ارغوانها را تقدیم شما می کنیم. و نگاهی کوتاه داریم به زندگی شاعر ترانه خون ارغوانها:
۲۷ فروردین ۱۳۶۰ دستگیری شاعر و هنرمند مردمی، سعید سلطانپور به دست  پاسداران خمینی است. فدایی شهید سعید سلطانپور، در این روز در مراسم ازدواجش، به‌وسیله پاسداران خمینی دستگیر و در اولین‌ موج کشتارهای افسارگسیخته رژیم آخوندی در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ درکنار دهها مجاهد و انقلابی، سینه پرشورش در زندان اوین آماج رگبارهای جانیان سیه‌کار حاکم بر ایران گشت.
این شاعر و هنرمند انقلابی، متولد ۱۵ خرداد سال ۱۳۱۹ در سبزوار، اولین‌بار در سال ۱۳۴۹ در حین اجرای نمایشنامه «آموزگاران» توسط مأموران بدنام ساواک شاه خائن دستگیر و زندانی شد.
فعالیت‌های سعید بعد از سقوط شاه
با سقوط رژیم سلطنت به سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران می‌پیوندد و فعالیت‌های هنری‌اش را دنبال می‌کند.
نمایشنامه «عباس آقا، کارگر ایران ناسیونال» از کارهای انتقادی اوست که به لحاظ فرم کاملاً تجربی و غیر قراردادی بود و به عنوان نخستین تئاتر مستند ایرانی بر بنیاد زندگی واقعی یک کارگر معترض سه ماه پس از خیزش مردم در ۲۲ بهمن ۵۷، به روی صحنه آمد و تبلور فریاد هزاران کارگر علیه کارگزاران جدید دولت و سیستم از هم پاشیده مملکتی بود.
در قسسمتی از نمایش، او نظام حکومتی را به اتوبوس آشفته و کج راهی تشبیه می‌کند که دو راننده دارد و به جای رفتن به محله کارگران جلوی در بازار بارش را خالی می‌کند.
بازداشت بدلیل پخش تراکت
وی در سال ۱۳۵۹ هنگام پخش تراکت در تهران، در خیابان انقلاب، به وسیله گشت کمیته سپاه دستگیر می‌شود. با داد و فریاد، جنجال خیابانی به راه می‌اندازد و در میان مردم ناپدید می‌شود. در میتینگ هفدهم بهمن ماه ۱۳۶۰ بناست که خود او چکامه‌ای در میدان آزادی بخواند. نزدیک به چهل هزار نفر به سوی میدان روانه می‌شوند.
پاسداران در لباس رسمی حمله می‌آورند و تظاهرات به خون کشیده می‌شود.
جهانگیر قلعه میاندوآب کارگر کمونیست ربوده می‌شود و پس از شکنجه با گلوله‌هایی در دهان و چشم در سردخانه پزشک قانونی یافته می‌شود و سعید چکامه «جهان کمونیست» را می‌سراید.
سراینده خون ارغوانها پس‌از آزادی از زندان، فعالیتهای خود را ادامه داد و در سال ۱۳۵۱ کتاب «نوعی از هنر، نوعی از اندیشه» را انتشار داد که بار دیگر توسط ساواک دستگیر و زندانی شد.
وی پس‌از آزادی، مجدداً به فعالیتهای خویش ادامه داد ولی در سال ۱۳۵۳ پس‌ از انتشار کتاب شعر «آوازهای بند» برای سومین بار از سوی ساواک دستگیر شد و سه سال را در زندان‌های شاه خائن گذرانید و حاصل این سالها، کتاب شعر «از کشتارگاه» بود.
 
ترانه خون ارغوانها
زده شعله در چمن، در شب وطن، خون ارغوان‌ها
تو ای بانگ شورافکن، تا سحر بزن، شعله تا کران‌ها
که در خون خستگان، دل‌شکستگان، آرمیده طوفان
به آیندگان نگر، در زمان نگر، بردمیده طوفان
قفس را بسوزان، رها کن پرندگان را، بشارت دهندگان را
که لبخند آزادی، خوشهٔ شادی، با سحر بروید
سرود ستاره را، موج چشمه با آهوان بگوید
ستاره ستیزد و، شب گریزد و، صبح روشن آید
زند بال و پر ز نو، آن کبوتر و، سوی میهن آید
گرفته تمام شب، شاخه‌ای به لب، سرخ و گرده‌افشان
پرد گرده گسترد، دانه پرورد، سر زند بهاران
قفس را بسوزان، رها کن پرندگان را، بشارت دهندگان را
که لبخند آزادی، خوشهٔ شادی، با سحر بروید
سرود ستاره را، موج چشمه با آهوان بگوید
زده شعله در چمن، در شب وطن، خون ارغوان‌ها
تو ای بانگ شورافکن، تا سحر بزن، شعله تا کران‌ها
که در خون خستگان، دل‌شکستگان، آرمیده طوفان
به آیندگان نگر، در زمان نگر، بردمیده طوفان
 
قفس را بسوزان، رها کن پرندگان را، بشارت دهندگان را
که لبخند آزادی، خوشهٔ شادی، با سحر بروید
سرود ستاره را، موج چشمه با آهوان بگوید
ستاره ستیزد و، شب گریزد و، صبح روشن آید
زند بال و پر ز نو، آن کبوتر و، سوی میهن آید
گرفته تمام شب، شاخه‌ای به لب، سرخ و گرده‌افشان
پرد گرده گسترد، دانه پرورد، سر زند بهاران
قفس را بسوزان، رها کن پرندگان را، بشارت دهندگان را
که لبخند آزادی، خوشهٔ شادی، با سحر بروید
سرود ستاره را، موج چشمه با آهوان بگوید
ترانه خون ارغوانها    
🙏لطفا به اشتراک بگذارید