آیا سلطان برای خلیفه،‌ چاره کار خواهد بود؟
هیثم بن طارق، سلطان عمان قرار است برای دیداری از ایران روانه تهران شود. برخی تحلیل‌گران این سفر بن طارق به تهران را با هدف میانجیگری بین تهران و واشنگتن ارزیابی کرده‌اند، موضوعی که مسبوق به سابقه است و پیش از این و در سال‌های گذشته سلطان قابوس، ‌نقش واسط مهمی بین روابط پنهانی و آشکار تهران و واشنگتن داشته است. اما آیا سفر هیثم بن طارق می‌تواند دردی از دردهای خلیفه ولایت فقیه درمان کند؟
هیثم بن طارق سلطان عمان اخیرا و در پی سفر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح حکومت ایران اطلاع‌ رسانی کرده است که در آینده‌یی نزدیک به تهران سفر خواهد کرد.
اخبار سفر هیثم بن طارق که پسر عموی، سلطان پیشین عمان، ‌قابوس به شمار می‌رود گمانه‌زنی‌های بسیاری را در میان تحلیل‌گران موضوعات ایران، به خصوص برجام و روابط تهران با واشنگتن برانگیخته است که این سفر با هدف میانجیگری بین دو کشور متخاصم! صورت می‌پذیرد.
اما سوالی که در این بین وجود دارد این است که آیا در شرایط فعلی، سفر بن طارق به تهران و میانجیگری احتمالی او، دردی از دردهای بی‌شمار خلیفه‌ی ولایت درمان خواهد کرد؟
چاره‌جویی سلطان برای خلیفه
زود است به این سوال پاسخ دهیم، در دنیای سیاست، منافع حرف اول و آخر را می‌زنند، حتی اگر خیزهای سیاسی به سوی آخرین احتمالات و حتی جنگ برداشته شده باشند، یک تصمیم‌گیری نهایی و البته مشکل، می‌تواند صحنه سیاسی را به کلی دگرگون کند، اما آیا چنین ظرفیت و پتانسیلی در وجود خلیفه‌ی تهران وجود دارد که تن به چنین تصمیمی که برایش بنیان‌کن خواهد بود، بدهد؟
تا بدین جای کار می‌توان گفت با واکنش‌هایی که کشورهای غربی داشته‌اند و مماشات و سیاست نرمش دستور کار اصلی آنها بوده است، پاسخ این سوال منفی به نظر می‌رسد.
اما در همین حال نباید این موضوع را به فراموشی سپرد که برنامه‌ی هسته‌یی حکومت ایران به مراحلی نزدیک شده است که دیگر مماشات و نرم‌تنی غربی‌ها، پاسخ مناسبی به آن نخواهد بود و کشورهای غربی مجبورند به تغییر سیاست نرمش و افزودن سختی و قاطعیت به آن فکر کنند.
تروئیکای اروپایی در هفته‌های اخیر و به دنبال خبرهای غنی‌سازی نزدیک به ۸۴ درصد، حکومت ایران را از احتمال فعال‌سازی روند مکانیسم ماشه خبردار ساختند.
اما معادله بین تهران و واشنگتن معادله‌ی یک مجهولی نیست که کار سلطان هیثم در آغاز نقش میانجیگری سنتی عمان بین دو کشور را به سوی راحتی و یسر سوق دهد.
مصادیق و تجسدات اختلافات بین حکومت ایران و آمریکا و به نوعی کشورهای غربی بسیارند و عمق آنها نیز بسیار.
موانع پیش روی سلطان
از موضوع جدید دخالت حکومت ولایت فقیه در جنگ اوکراین و همکاری نظامی با روسیه که غرب نشان داده به هیچ وجه آن را برنمی‌تابد، تا موضوعات قدیم مورد اختلاف مانند سوالات بی‌جواب ‌مانده‌ی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مورد ۳ سایت اعلام نشده پیشین حکومت ولایت فقیه، برنامه موشک‌های بالستیک خامنه‌ای، تروریسم و دخالت در کشورهای منطقه و پشتیبانی از گروه‌های شبه نظامی و تروریستی برای بهم ریختن نظم و نظام منطقه، موضوع نقض حقوق بشر در داخل ایران و…
 
از این رو و درحالی که درحال حاضر در پرونده برجام و از تابستان سال ۱۴۰۱ مذاکرات علنی متوقف شده و در این بین این حکومت ولایت فقیه است که افزون بر تحمل تحریم‌‌های اقتصادی خارجی، در داخل کشور نیز با بحران اعتراضات روبروست که چه بسا بساط خامنه‌ای را زودتر جمع کند، اما آمریکا و غرب نشان داده‌اند که دیگر حاضر به مذاکره در مدار برجام ۲۰۱۵ نیستند.
به عبارت دیگر سفر سلطان عمان به تهران در حالی صورت می‌گیرد که اگر قرار بر آن باشد که مذاکراتی صورت بگیرد، در این بین آن کس که دست بالا را دارد آمریکا و کشورهای غربی هستند که مطالبات‌شان دیگر تنها محدود و مشروط به برنامه‌ی هسته‌یی خامنه‌ای نخواهد بود و مطالبات جامع‌تری را بر روی میز خواهند گذاشت.
در همین حال دست پایین قطعا از آن خامنه‌ای است که کماکان با تحریم‌های کمرشکن روبروست و ادامه‌ی ماجرا.
از این رو به نظر می‌رسد سفر سلطان هیثم به تهران دردی از دردهای خلیفه ولایت فقیه درمان نخواهد کرد.    
🙏لطفا به اشتراک بگذارید