آخوند اسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات رئیسی، در همایشی موسوم به «انتخابات قوی، منظم و مؤثر!»، در حالی که می‌کوشید «اقتدار و ثبات» حکومت را به مخاطبانش حقنه کند، با اشاره به تلاش «دشمنان در بازهٔ زمانی هشتم مهر ماه» و پیشروی خط آتش در مرزهای شرقی افزود: «دشمنان به‌دنبال ناامن کردن مرزهای شرقی کشور هستند و لازم است علمای شیعه، اهل‌سنت و مسئولان هوشیار باشند».
به‌این ترتیب گشتاپوی خامنه‌ای ضمن اذعان به شکست پروژهٔ اطلاعاتی و امنیتی در این منطقه و اعتراف می‌کند که؛
به‌رغم بسیج نیروهای انتظامی و لباس شخصی‌های وزارت اطلاعات با انواع خودروها و تجهیزات در مناطق مختلف زاهدان و برپا کردن دست‌کم ۷۰ نقطهٔ ایست و بازرسی... و با وجود به پرواز درآوردن پهپاد بر فراز سر نمازگزاران و دستگیری و شلیک مستقیم و به‌رغم مختل کردن اینترنت در مرزهای شرقی و شلیک گاز اشک‌آور در مسجد مکی، هموطنان دلاور بلوچ در شهرهای زاهدان، راسک، خاش، سوران، تفتان و... دست به تظاهرات زدند و زیر شلیک گلوله و گاز اشک‌آور با نیروهای سرکوبگر به مقابله پرداختند و با شعار‌های «مرگ بر خامنه‌ای»، «مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر»، «میکشم می‌کشم آن‌که برادرم کشت» بر عزم خود برای دادخواهی خون شهیدان تا سرنگونی فاشیسم دینی حاکم بر ایران تأکید کردند.
او هم‌چنین اعتراف کرد که «یکی از راه‌کارهای دشمنان ایجاد حرکت‌های ایذایی و تروریستی در داخل کشور بود تا بی‌ثبات‌سازی و امنیت‌زدایی را رقم بزنند که این اقدامات تروریستی مقدمه ایجاد آشوب مجدد در کشور بود» (خبرگزاری مهر. ۹مهر ۱۴۰۲).
 
«آشوب مجدد در کشور!» اسم مستعار استمرار قیام با الگوی خروش مردم زاهدان در ۸مهر و پشتیبانی کانون‌های شورشی در فضای انفجاری و مستعد ایران است. به‌عبارت دیگر این آخوند اطلاعاتی ـ امنیتی روزآمدترین اشکال ترس مزمن و علاج‌ناپذیر خامنه‌ای و حکومت لرزان وی را به نمایش گذاشت.
اعتراف‌های زرورق‌پیچی شدهٔ خطیب برملا می‌کند که به‌رغم تمام هارت و پورت‌های تبلیغاتی، مسألهٔ اول و آخر این حکومت، مسألهٔ بودن یا نبودن است. اولویت خامنه‌ای و گماشتهٔ او در منصب ریاست‌جمهوری فقط و فقط چاره‌جویی‌های شکست‌خورده در قبال سرنگونی محتوم است.
واقعیت این است که آن قیام هرگز خاموش نشده است، بلکه با مسلح‌کردن خود به تاکتیک‌ها و تکنیک‌های جدید، در مسیری گام گذاشته است که برآمدشان افزایش «آتش» و قهر انقلابی علیه دشمن اصلی ایران و ایرانی است و ابتکارعمل را در هر رویارویی به نیروی قیام‌آفرین و سرنگون‌کننده خواهد داد. مقاومت ایران با گسترش و ارتقای توان و سطح عملکرد کانون‌های شورشی، پازل به پازل، اجزای یک استراتژی کارآمد را چیده و تکمیل کرده و وارد میدان عمل انقلابی نموده است.
در خیزش پیروزمند مردم بلوچستان در روزهای ۷و۸ مهر این استراتژی پیشرو و امتحان‌پس‌داده، بار دیگر حقانیت خود را به اثبات رساند.
تمام دستگاه اطلاعاتی ـ امنیتی حکومت از مدتها پیش در آماده‌باش ممانعت از شکل‌گیری این خیزش بودند. تمامی اقدامات لازم برای مهار آن از قبل اندیشیده شده بود؛ از قبیل گسیل‌کردن نیروی ضدشورش از استانهای همجوار به بلوچستان، بستن راههای ارتباطی، پایش و ایجاد گلوگاههای ایست و بازرسی، تهدید مردم به دستگیری و زندان در صورت همراهی با خیزش، دستگیریهای انجام شده از قبل و ترتیب‌دادن دیدار فرمایشی و نمایشی با خامنه‌ای به اسم مردم بلوچستان و... اما در موعد مقرر تمام این تمهیدات دود شد و به هوا رفت. حکومت نتوانست مانع از خیزش شود.
استمرار قیام ۱۴۰۱ را نباید در اشکال پیشین آن دید و ارزیابی کرد، استمرار حقیقی آن قیام در استراتژی اکنون در دستان آنان است و می‌توانند فراتر از سازوکار اختناق وارد عمل انقلابی شوند.
رادیکالیسم شعارها، تکیه بر ضرورت سازماندهی قیام‌آفرینان، عملیات اختناق‌شکن، گرایش به سلاح و قهر انقلابی، مرزبندی با راه‌کارهای تاریخ مصرف‌گذشته و سازشکارانه از ویژگیها و دست‌آوردهای دوران جدید است.
اشارهٔ وزارت اطلاعات رئیسی به «افزایش چشمگیر قاچاق سلاح به کشور در ماه‌های گذشته به‌منظور ایجاد آشوب و ناامنی»، «ایجاد حرکت‌های ایذایی و تروریستی در داخل برای بی‌ثبات‌سازی و امنیت‌زدایی» و... پر بیراه نیست. او در واقعیت امر، هراس خود را از گسترش کمی و کیفی کانون‌های ترس پنهان و آشکار خامنه‌ای به نمایش می‌گذارد.
***
«قیام خلق قهرمان سر بازایستادن ندارد و تا به آتش کشیدن قبای ولایت و سرنگونی ضحاک ستمگر ادامه دارد.
انقلاب دموکراتیک ایران پیروز می‌شود» (بخشی از پیام مسعود رجوی در ۷مرداد ۱۴۰۲).    
🙏لطفا به اشتراک بگذارید