سوال اساسی: رفراندوم بر سر چه موضوعاتی؟
این روزها بازار! رفراندوم و رفراندوم‌بازی در حکومت ولایت فقیه داغ شده است. موضوع از چه قرار است؟
این روزها علاوه بر موضوعات انحرافی دیگر مانند موضوع تمرکز حکومت بر روی حجاب اجباری و یا انجام حملات شیمیایی که می‌‌خواهد افکار عمومی را از تمرکز بر روی قیام و اعتراضات منحرف کند، موضوع رفراندوم نیز مورد استفاده جناحین مختلف حکومت قرار گرفته است.
جناح مغلوب حکومت خواهان همه‌پرسی است و مهره‌های جناح غالب، مانند عبدالله گنجی در روزنامه جوان سپاه پاسداران، بعد از نعره‌ی خامنه‌ای در مورد نفی همه‌پرسی، مشغول تاختن به جناح مغلوب و روحانی که، طرح این موضوع «نوعی جنگ روانی، پوشاندن کچلی‌های (اصلاح‌طلبان) و بی‌اخلاقی سیاسی» است.
گنجی صریحا اعلام می‌دارد که همه‌پرسی برای انتخابات آزاد، «هم خیانت به ملت» هم به خمینی و هم به «شهیدان انقلاب» است و همه‌پرسی‌خواهان را «قدرت‌خواهان»‌ می‌نامد و می‌داند و همه‌پرسی‌خواهان جناح مغلوب را بریده از «انقلاب، مقاومت، راه امام و زیست مومنانه» خطاب می‌کند.
در اظهارات و دعاوی مرتجعانه‌ی عبدالله گنجی در کنار سرهای کچل اصلاحاتی‌های قلابی حکومت، محلی برای سخن نیست و موضوع عیان و است و بیان اما در این بین باید دید اصل ماجرای رفراندوم، رفراندوم‌طلبی و رفراندوم‌پرهیزی در حاکمیت ولایت فقیه چیست؟
اصل ماجرای شعبده‌ی رفراندوم چیست؟
برای یافتن اصل ماجرا باید به این واقعیت که جناحین حکومت، یعنی هم اصلاحاتی‌های قلابی حذف‌شده از قدرت و هم خامنه‌ای و جناحش در طرح موضوع رفراندوم اصلا به آن نمی‌پردازند، اشاره کرد.
یعنی در این بین هیچ کدام و هیچ گاه، سخنی از همه‌پرسی بر سر تغییر قانون اساسی ولایت فقیه و یا نوع حکومت و تغییر آن از «جمهوری اسلامی» به سایر اشکال جمهوری و… حذف ولایت فقیه از قانون اساسی به میان نمی‌‌آورند.
به بیان دیگر جناح مغلوب حاکمیت و اصلاحاتی‌های قلابی، همیشه موضوعات مد نظر خود که خواهان همه‌پرسی پیرامون آن هستند را به موضوعاتی چون سیاست خارجی،‌ سیاست داخلی و اقتصاد خلاصه می‌کنند چنان که حسن روحانی در سخنرانی ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ در جمع کابینه‌ی ماضی خود آن را برشمرد.
در این نیز شکی نیست که نه خامنه‌ای حاضر به پذیرش همه‌پرسی در مورد موضوعات اساسی چون قانون اساسی حکومت ولایت فقیه و نوع حاکمیت یعنی تغییر از «جمهوری اسلامی» به انواع دیگر جمهوری و… و حذف ولایت فقیه از ساختار هرم حکومت است و نه کلیه مدعیان از جناح مغلوب و اصلاحاتی‌های قلابی مد نظرشان این است که در مورد این موضوعات اساسی همه‌پرسی صورت بگیرد.
چون در صورت برگزاری همه‌پرسی در مورد موضوعات اساسی ذکرشده، قطعا انتخاب مردم ایران نفی کل حاکمیت ولایت فقیه، قانون اساسی آن، نفی ولی فقیه و… است و در این بین جناح مغلوب حاکمیت و اصلاحاتی‌های قلابی نیز، که سال‌‌ها سوپاپ اطمینان و عصای زیر بغل خامنه‌ای بوده‌‌اند باید سرود خداحافظی را خوانده و با ولی فقیه به زباله‌دان تاریخ رهسپار شوند.
القصه ممکن است هر کس از هر سویی بنا به فراخور منافعش! بر طبل رفراندم بکوبد و یا در شیپور همه‌پرسی بدمد، اما نباید از این مهم غافل بود که حکومت ولایت فقیه، هرگز به این امر رضا و تن نخواهد داد و ثانیا هدف از طرح این موضوعات ایذایی از سوی جناحین حاکمیت، سرپوش گذاشتن بر اصل اصلی قیام و اعتراضات رادیکال برای براندازی حکومت ولایت فقیه است.
سهم‌خواهی جناح مغلوب حاکمیت با حیله‌ی رفراندوم‌خواهی
گذشته از آن که جناح مغلوب حاکمیت در این بین می‌خواهد سهمی از قدرت به مانند گذشته برای خود بگیرد و اصلا و ابدا به فکر مصالح و خواست‌های مردم ایران نبوده و نیستند و در آب گل‌آلود همه‌پرسی، قصد گرفتن ماهی قدرت و ثروت خود را دارند.
خاصه آن که در پایان سال ۱۴۰۲ انتخابات مجلس حکومت در راه است و آنان برای سهم‌بردن از این قسمت «سفره انقلاب» دندان تیز کرده‌اند تا شاید خامنه‌ای که اکنون محاط در بحران‌‌ها و اعتراضات است، شاید کمی بخشش! به خرج داده و اندکی قدرت نیز به آنان ببخشاید.
خامنه‌ای نیز که دست جناح مغلوب حاکمیت را خوانده و سهم‌خواهی آنان برایش محرز و عیان است، به وضوح ضمن پریدن از روی همه‌پرسی بر سر موضوعات اساسی که قید شد؛ اعلام می‌دارد که «مگر مسائل گوناگون کشور قابل رفراندوم است؟… در همه مسائل رفراندوم بکنیم؟».
یعنی خامنه‌ای ضمن مسکوت گذاشتن اصل موضوع در بحث همه‌پرسی، بر روی موضوعات مد نظر جناح مغلوب نیز ایست نمی‌کند.
به عبارت دیگر خامنه‌ای یک بار و به قیمت سنگین، تن به جراحی جناح مغلوب حاکمیت در انتخابات مجلسش در سال ۹۸ و انتخابات ریاست جمهوری‌اش در سال ۱۴۰۰ داد تا حاکمیت خود را یکدست کند تا بتواند در مقابل قیام‌هایی که از سال ۹۶ شروع شد، در ۹۸ تکرار شد، و در ۱۴۰۱ نیز باز تکرار، سد ببندد.
حال اگر او بخواهد این شکاف را در رأس حاکمیت باز کند و قدرت را با جناح مغلوب تقسیم کند، این امر اول از همه هیمنه‌ی وی را زیر علامت سوال برده، در آن شکاف انداخته و وی را در مقابل سیل قیام و اعتراضات آتی، آسیب‌پذیرتر می‌کند.
مخلص کلام این که رفراندوم‌درمانی نیز به مانند دیگر شعبده‌های اصلاحاتی‌های قلابی مانند امیددرمانی، اصلاحات‌درمانی و… تنها ابزاری است در خدمت بقای عمر حکومت ولایت فقیه و انحراف از اصل دعوا، یعنی دعوای مردم ایران و حاکمیت ولایت فقیه با جناحینش بر سر اصل اساسی حق حاکمیت مردم.
همان که ولایت فقیه بنا به نص و مر قوانین این حکومت، خود را در نقش «قیم صغار» برای مردم ایران تعریف کرده، اما مردم ایران اعلام کرده‌‌اند که این موضوع را به چالش کشیده و آن که قیم مردم است خود مردم است و نه آخوندها و «ولی» آخوندساخته‌ی «فقیه».    
🙏لطفا به اشتراک بگذارید