بنیاد موسوم به هابیلیان، یکی از ارگانهای اطلاعاتی – امنیتی رژیم است که در این سلسله مقالات به معرفی آن و بخشی از اقداماتی که علیه مجاهدین طی سالیان مختلف داشته، خواهیم پرداخت. قسمت اول این مجموعه از نظرتان می‌گذرد
 
شیطان‌سازی و جنگ‌روانی بخشی استراتژی اصلی رژیم علیه مجاهدین
در یکی از اسناد محرمانهٔ «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی» که از اصلی‌ترین ارگان‌های صدور بنیادگرایی رژیم بوده و یکی از وظایفش اجرای طرح‌های «جنگ روانی» علیه مجاهدین و مقاومت ایران می‌باشد، در رابطه با جنگ‌روانی علیه مجاهدین تأکید شده است:
 
«جنگ‌روانی جزیی از هرگونه استراتژی اصلی و عمده است، نه این‌که خود یک تکنیک خاص باشد».  (کتاب  اسناد طرح‌ها و توطئه‌های سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی صفحه۳۱)
اما یک واقعه، اهمیت جنگ‌روانی علیه مجاهدین را برای دشمن بسا بالاتر برد و آن حملة عراق به کویت در زمستان سال۱۳۶۹(۱۹۹۱میلادی) بود. این جنگ شرایطی را فراهم آورد که برندهٔ نخستین آن رژیم آخوندی بود و حملهٔ اول آمریکا به کشور عراق را در پی داشت، که شرایط مناسب برای ورود سپاه پاسداران به عراق و تلاش برای سرنگونی دولت آن را مهیا کرد.
در مرکز تلاش رژیم برای ایجاد آشوب و هرج ومرج در این کشور، خوابی بود که رژیم برای نابودی مجاهدین دیده بود.
در فروردین۱۳۷۰ رژیم با اعزام چندین لشگر و تیپ به داخل خاک عراق با لباس کردی به مناطق استقرار مجاهدین که برای درامان ماندن از بمباران‌های وسیع آمریکا در مناطق کوهستانی پراکنده شده بودند، حمله کرد.
دشمن قصد داشت با یک تیر دو نشان زده و تا جایی‌که می‌تواند از مجاهدین کشته بگیرد. سایر نفرات را به‌عنوان اسیر، دست‌بسته سوار بر اتوبوس‌های خالی که از ایران با خود آورده بود به دستگاه کشتار و شکنجهٔ رژیم تحویل داده و پایان کار مجاهدین را جشن بگیرد. غافل از آنکه به قول یکی از سران رژیم از دیواری بلندتر از قد خودش بالا رفته بود.
این خواب و خیال شوم مفتضحانه شکست خورد و تعدادی از پاسداران لشگر ضدانصارالحسین اعزامی از همدان توسط ارتش آزادیبخش به اسارت درآمدند.
 
صحنه‌ای از عملیات مروارید ارتش آزادیبخش ملی ایران
حربهٰ جنگ‌روانی علیه مجاهدین بلافاصله به‌کار افتاد. مجاهدین به‌خاطر حضور در عراق متهم به ستون پنجم دشمن و کشتن اکراد عراقی شدند.
اضداد مجاهدین در خارج کشور نیز همسو با رژیم، مجاهدین را زیر ضربات تبلیغات خود گرفتند.
این چنین راه برای افزایش عملیات تروریستی علیه مجاهدین و قرارگاه‌هایشان در خاک عراق توسط عوامل محلی و مزدوران ۹بدر بیش از پیش فراهم شد. از این مقطع به بعد رژیم به حربهٰ جدید استفاده از «بریدگان و خائنین» علیه مجاهدین متوسل شد.
به خدمت گرفتن خائنین تحت‌عنوان «اعضای سابق مجاهدین»
رژیم در دههٔ۷۰ تعدادی خائن و بریده در کشورهای اروپایی را تحت‌عنوان «اعضای سابق مجاهدین» به خدمت گرفت تا با فرافکنی و طرح اتهامات به‌اصطلاح حقوق‌بشری علیه مجاهدین، برگ حقوق‌بشر را به مجاهدین برگردانند.
یک سرکردهٔ وزارت اطلاعات و مسئول سرکوب مجاهدین، به خط کار رژیم در به‌کارگیری «عملیات روانی» و ابزار این جنگ کثیف که خائنین و بریدگانی از مبارزه هستند، این‌چنین اعتراف کرده است:  «تحولی که در دستگاه امنیتی ما دربارهٔ التقاط رخ داد این بود که در سال۷۰ یک تجدیدنظر اساسی در روش‌ها و راه‌کارهای مبارزه با [مجاهدین] داشتیم… مگر این که سراغ عملیات روانی بروید که عمدتاً باید روی جداشده‌ها متمرکز شود. این یکی از راه‌کارهایی است که به ذهن ما رسید.» (نشریه رمز عبور شماره ۲۱ تیر و مرداد ۱۳۹۵)
 
 
طی سالیان رژیم سرمایه‌گذاری کلانی بر روی استراتژی «جنگ روانی» یا به‌قول آخوند یونسی وزیر اطلاعات وقت رژیم «شیوهٔ اطلاعاتی» علیه سازمان مجاهدین خلق ایران کرده است.
تمام ارگان‌های اطلاعاتی و صدور تروریسم و بنیادگرایی دشمن از وزارت اطلاعات، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، رایزین‌های به‌اصطلاح فرهنگی در وزارت خارجه، وزارت ارشاد، سپاه پاسداران و عوامل پوششی آن و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در این امر بسیج شده‌اند.
هدایت و برنامه‌ریزی خطوط اصلی مقابله با مجاهدین در بالاترین ارگان هماهنگ‌کنندهٔ اجرایی رژیم یعنی شورای عالی امنیت ملی به تصویب می‌رسد. ریاست این شورا برعهده رئیس جمهور نظام است و طبق اساسنامه آن تصمیمات مهم شورای عالی امنیت ملی بایستی به تأیید شخص ولی‌فقیه برسد.
به‌این‌ترتیب رژیم جنگی تمام عیار در پهنهٔ جدیدی را با همهٔ امکاناتش با مجاهدین و مقاومت ایران آغاز کرد که در این سالیان پیوسته جریان داشته است.
در راستای همین خط‌کار جنایتکارانه، وزارت بدنام اطلاعات در شهرهای مختلف کشور  شعبه‌های انجمن نجات وابسته به وزارت اطلاعات را راه اندازی کرد تا از طریق آنها خانواده‌ها و بستگان مجاهدین را تحت کنترل مستمر خود قرار دهد و عناصری از میان آنها را جهت نفوذ در درون تشکیلات مجاهدین استخدام کند.
شورای عالی امنیت آخوندها، پس از شکست و بی‌نتیجه شدن چندین پروژهٔ دستگاه‌های اطلاعاتی وابسته به خود علیه مجاهدین، سرانجام تصمیم به ایجاد ارگانی گرفت که تحت رهبری بیت خامنه‌ای قرار داشته باشد و مأموریت برگرداندن برگ حقوق‌بشر علیه مجاهدین را در قالب راه پیدا کردن در ارگان‌های بین‌المللی رسمیت دهد. به همین خاطر شورای عالی امنیت رژیم طرحی تحت‌عنوان «خط حقوقی مقابله با مجاهدین» به تصویب رساند که هدف آن مشغول ساختن مجاهدین در پیچ وخم‌های گسترده و طولانی‌مدت قضایی بود و آن را در دستور کار قضائیهٔ جلادان، وزارت خارجهٔ آخوندها و ارگان‌های امنیتی قرار داد.
خبرگزاری رسمی رژیم در ۲۵آذر۸۲ به‌نقل از یک مقام امنیتی که او را «کارشناس مسائل استراتژیک و استاد دانشگاه» معرفی کرد، پیشبرد طرح رژیم برای استرداد افراد محوری و تشکیل‌دهندهٔ ساختار اصلی [مجاهدین] و محاکمهٔ آنها را این‌چنین توصیف کرد:
«باید در این مسیر ابزار دیپلوماسی رسمی یعنی وزارت امور خارجه با ابزار دیپلوماسی امنیتی یعنی وزارت اطلاعات هماهنگ با یکدیگر عمل کنند» (ایرنا، ۲۵آذر۸۲)
کانون هابیلیان محصول تلفیق دیپلماسی رسمی با دیپلماسی امنیتی
محصول ساخت چنین ابزاری که تلفیق دیپلماسی رسمی و دیپلماسی امنیتی در نظام آخوندی بود، در مهر۱۳۸۴ با ایجاد یک ارگان امنیتی جدید به‌نام «کانون هابیلیان» خود را نشان داد. این تشکل برای پنهان کردن ارتباطات حکومتی خود که دست‌بستگی‌های حقوقی و اجرایی، به‌خصوص برای نفوذ در ارگان‌های حقوق‌بشری بین‌المللی به‌دنبال می‌آورد، به عنوان سازمان غیر دولتی (N.G.O) به ثبت داده شد.
کانون هابیلیان چند سال بعد نام خود را به «بنیاد هابیلیان» تغییر داد و عکس منحوس خمینی ضدبشر و صیاد شیرازی معدوم که پیش از آن سربرگ این سایت را تشکیل می داد از صفحهٔ خود حذف کرد تا به خیال خود چهرهٔ خونریز جنایتکاران و بازجویان دست‌اندرکار این سایت پنهان بماند.
 تغییرات هدر سایت هابیلیان در طول سالیان
ادامه دارد    
🙏لطفا به اشتراک بگذارید