خانههای اشتراکی، پشتبام و زیرزمین نشینی، اتوبوسخوابی و گورخوابی و دیگر راهکارهایی که مردم ستمدیده از جور نظام ولایت فقیه برای سرپناه خود پیدا کردهاند، نمایی از وضعیت این دوران از ایران است. خرید خانه که دیگر حکم یک شوخی را دارد، اجاره مسکن، تنها علاج، پیش از راهکارهای گفته شده است. قیمت آن هم آنقدر سنگین است که عملاً بیش از ۷۰درصد هزینههای یک زندگی بخور و نمیر را به خود اختصاص میدهد. در آن سوی ماجرا مافیای مسکن قرار دارد که پدرخواندههایش وابسته به بیت رهبری و سپاه و آخوندهای دین فروشند. این مافیا توسط کارگزاران و آقازادههایی اداره میشود که در وزارتخانهها، نهادهای سیاستگذاری و بهویژه بانکهای دولتی و خصولتی گمارده شدهاند.
اما چرا بانکهای دولتی و شبهدولتی به دنیای مافیای مسکن ورود کردهاند؟ مگر چه میزان سود در این بخش اقتصادی نهفته است که به قیمت مسکن اشتراکی تودههای فقیر جامعه و یا همان مستضعفینی که خمینی ملعون سنگشان را به سینه میزد، تمام میشود؟!
لطفا به اشتراک بگذارید: