نوشهر در گیلان از جمله شهرهای کوچکی بود که از همان روزهای اول قیام سراسری به قیام پیوست و حداقل ۵نفر از جوانان نوشهری و چالوسی در اعتراضات روزهای پایانی شهریور۱۴۰۱ تو این شهر بشهادت رسیدن. یکی از این شهیدان، امیر حسین شمس بود. جوانی از اهالی چالوس که شب ۳۰شهریور در تظاهرات جوانان نوشهر شرکت کرد و همان شب در اثر اصابت سه گلوله جنگی مزدوران خامنه‌ای بشهادت رسید.
امیر حسین جوانی بود که زندگی را با چشمان پر از رویا می‌دید. او هرگز از تلاش برای رسیدن به آرزوهایش دست نمی‌کشید. او عاشق زندگی بود و با شادی و سبکی در میان سختی ها و مشکلات می رقصید.
او جوانی پرانرژی بود که در رشته‌های ورزشی ژیمناستیک، بوکس و کُشتی فعالیت می‌کرد. همینطور با ذوق و انگیزه بسیار در رشته معماری تحصیل در دانشگاه را شروع کرد و آرزو داشت که مهندس بشود.
چند ماهی بود که همزمان با درس خواندن برای خودش یک مغازه اجاره کرده بود و آرایشگری می‌کرد تا بتواند خرج پدر و مادر سالخورده و تنها خواهرش را در بیاورد.  
روز ۳۰شهریور که جوانان نوشهر به خونخواهی مهسا امینی به خیابان آمدند، امیر حسین که بدنبال آزادی و برابری بود درنگ نکرد. آنروز شعارهای ضد حکومتی جوانان در خیابان‌های نوشهر موج می‌زد. مزدوران حکومتی پاسخ فریاد آزادی را با گلوله باران جمعیت دادند
آنشب همراه با امیرحسین شمس ۴ جوان بیگناه دیگر به خون نشستند: مهرزاد عوض پور، حسینعلی کیا، حنانه کیا، محسن مالمیر.
امیر حسین جوان با شش گلوله جنگی به قلب، شکم، پا و پهلو مجروح و غرق در خون به زمین افتاد. مردم سعی کردند او را نجات دهند و به بیمارستان ببرند. اما دیر شده بود. امیرحسین قبل از رسیدن خانواده‌اش به بیمارستان، در راه آزادی وطن پرکشید.
قاتلان به خانواده‌اش اجازه برگزاری مراسم ندادند و آنها مجبور شدند در حلقه سرکوبگران، پیکر فرزندشان را در مزار «یوسف رضا»ی چالوس که محل سکونتشان بود بخاک بسپارند.
روز ۱۲آبان  که چهلم امیرحسین بود، مزدوران اطلاعات درِ مزار یوسف رضا را قفل کرده و در آنجا مستقر شدند تا مردم نتوانند بر مزار امیرحسین جمع شوند.
روز سوم اسفند نیز که سالروز تولد امیرحسین قهرمان بود، سرکوبگران مزار امیرحسین را به روی مردم بستند. اما دوستان و خانواده‌اش برای امیر حسین قهرمان در خانه مراسم گرفتند.
درست است که مزدوران مانع  برگزاری مراسم شدند اما مردم مزارش را گلباران کردند تا برای ادامه راهش با او پیمان بسته باشند.
خانواده های شهیدان نیز با حضور در خانه پدر و مادر امیر حسین، همبستگی و اتحاد خود را در برابر حکومت آدمکش نشان دادند.
امیرحسین در یکی از پستهای اینستاگرامش نوشته بود:
“شماها یادتون رفت ولی یاد ما موند.”
اما ایران هرگز غیرت و شجاعت شما قهرمانانش را از یاد نمیبره. شما نبض تپنده در قلب هر ایرانی هستید که برای آزادی میجنگد.    
🙏لطفا به اشتراک بگذارید